تاخیر یکماهه ( عروسی ؛ مسافرت به دبی و سرماخوردگی و واکسن 18 ماهگی)
با عرض پوزش که بعد از یکماه اومدم وبلاگت را آپ کنم و چقدر مطلب نوشتن برام سخته ..... 1- 18 مهرماه به عروسی رفتیم عروسی نوه خاله بابات عروسی خیلی خوبی بود خوش گذشت با اینکه بومهن بود و ماهیار کلی کیف کرد . 2- بعد از عروسی یکی دو روز سرماخوردی که زود خوب شدی . 3- یک روز به عید قربان به همراه بابات به مسافرت 4 روزه به دبی رفتیم وای کاری نبود که نکنی همش دنبالت بودیم پله ها برقی های پاساژها را زیر و رو می کردی فکر کنم هر شب باید از دست شما سرویس می کردند صد بار هم میرفتی بالا و پایین کمت بود اینقدر خسته میشدی که شب که میخوابیدی تا صبح غلت هم نمیزدی ولی سفری خوبی بود با اینکه ما که چیزی نفهمیدیم اما شب آخر بابا...
نویسنده :
مامان ماهیار
21:41