ماهیارماهیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

ماه من ؛ ماهیار جون

تاخیر یکماهه ( عروسی ؛ مسافرت به دبی و سرماخوردگی و واکسن 18 ماهگی)

با عرض پوزش که بعد از یکماه اومدم وبلاگت را آپ کنم و چقدر مطلب نوشتن برام سخته ..... 1- 18 مهرماه به عروسی رفتیم عروسی نوه خاله بابات عروسی خیلی خوبی بود خوش گذشت با اینکه بومهن بود و ماهیار کلی کیف کرد . 2- بعد از عروسی یکی دو روز سرماخوردی که زود خوب شدی . 3- یک روز به عید قربان به همراه بابات به مسافرت 4 روزه به دبی رفتیم وای کاری نبود که نکنی همش دنبالت بودیم  پله ها برقی های پاساژها را زیر و رو می کردی فکر کنم هر شب باید از دست شما سرویس می کردند صد بار هم میرفتی بالا و پایین کمت بود اینقدر خسته میشدی که شب که میخوابیدی تا صبح غلت هم نمیزدی  ولی سفری خوبی بود با اینکه ما که چیزی نفهمیدیم اما شب آخر بابا...
17 آبان 1392
1